روزگار مادری
بعد از تموم شدن پروسه زردی نوبت رسید به پروژه ختنه کردن که اونم واقعا داستانی بود برای خودش . روز شنبه 15 شهریور 1393. بیمارستان آتیه. بالاخره با سلام و صلوات این کار هم انجام شد. راستی توی روز چهاردهم تولدت رفتیم کرج و بابا برای تولدت یه مهمونی خییییلی خوب گرفت. اما من اصلا اون روز و اون مهمونی رو دوست نداشتم. دلمم نمیخواد برای تو بگم چرا که نمیخوام خدای نکرده بی دلیل بهت خط فکری بدم. روز بیستم تولدت برای بار اول رفتیم خونه خودمون و روز بیست و یکم برای بار اول من و بابا شما رو بردیم حموم اون شب عمو محمد اومد به دیدنت. از این روز هم عکس داریم. اگه زنده باشم یه روز تموم عکسات و با ساعت و دقیقه برات توضیح میدم. بالاخره پروسه ختنه هم ا...
نویسنده :
مریم
15:45