امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات روزهای انتظار

روزهایی که گذشت 3

بعد از اون دوباره به دکترم گفتم فعلا نمیخوام بچه دار بشم و اونم هی اصرار و نصیحت و منم درگیر بقیه کارای دیگه ام. ........... تا اینکه عادت ها ماهیانه همش به تعویق میافتاد و ترشح شیر از سینه هم که همیشگی شده بود. به همین دلیل رفتم پیش یه دکتر دیگه. ایشون بعد از معاینه گفتن احساس می کنم رحمت به یه سمت خاص (مثلا راست) متمایل شده باید بری عکس بندازی از رحمت یعنی هیسترو سالپنگوگرافی........ خیلی خیلی خیلی درد داشت. اما نتیجه این بود که همه چیز خوب و نرماله و چسبندگی وجود ندارد و لوله ها مسدود نیست. وقتی هم رفتم جواب آزمایش ها و عکس رو نشون خانوم دکتر بدم بدون این که چیزی یادش بیاد گفت نه چیزی نیست هر وقت خواستی باردار بشی بیا پیش خودم تحت نظ...
24 آذر 1392

روزهایی که گذشت 2

اینو یادم رفت بگم که من سال 86 دچار یه اختلال هورمون شدم که نزدیک به 50 روز مرتب عادت ماهیانه بودم. وقتی مراجعه کردم به دکتر چون ازدواج نکرده بودم گفت نیازی به معاینه نیست. ازم پرسید از سینه هات شیر میاد منم گفتم نه اما وقتی خودش تست کرد دیدم آره میاد ......... خیلی ترسیدم تا اون روز فکر می کردم فقط کسایی که باردار هستند از سینه هاشون شیر میاد اما خب اینم یه بخش جدیدی از زندگیم بود که تازه به من رخ نشون داده بود. دکتر گفت چیزی نیست یه اختلال هورمونه و یه سری دارو داد و منم استفاده کردم و دیگه پیگیری نمی کردم. فقط چون می دونستم کیست تخمدان دارم هر چند وقت یه بار به تجویز خودم  دو یا سه دوره قرص ضد بارداری حالا در انواع و اقسام...
24 آذر 1392