دکتر جدید
بعد از کلی تحقیق وپرس وجو رفتم مطب خانم دکتر صدیقه اخوان طبیب . خیلی نشستم تا نوبتم شد اما به نظرم به این همه نشستن نمی ارزید چون کار خاصی انجام نداد و حتی حاضر نشد تاریخچه مختصر پزشکیم رو ببینه. فقط غربالگری مرحله اول و دوم رو دید. وقتی هم اومدم بیرون فهمیدم که 700 هزارتومان هم دستمزد جدا می گیره. فقط تنها چیزی که بهم گفت این بود که کبدت کم کار شده شیرینی و آجیل نخور. اونم خودم گفتم خارش شدید دارم که اینو بهم گفت.
اما دلم راضی نمیشد بقیه دوران بارداری رو پیش ایشون بگذرونم این شد که تصمیم قطعی گرفتم که برم پیش دکتر مغازه. هم تعریفشو زیاد شنیده بودم و هم همکارم ، همسایمون و همچنین زن عموی پسر گلم پیش همین دکتر زایمان کردند و خیلی هم راضی اند. اما مگه به همین راحتی وقت می داد بالاخره همسرم با هزار مصیبت و توسط اولیا یکی از دانش آموزاش ازش وقت گرفت.
روز سه شنبه دوم اردیبهشت رفتم بیمارستان چمران. حس خوبی داشتم. احساس این که بالاخره منم یه روز از اینجا بچه به بغل بیرون میرم خیلی حالمو خوب کرد.
خیلی سرشون شلوغ بود اما واقعا دکتر خوبسه من که توی جلسه اول خیلی راضیم. بهم گفت باید مراعاتهای لازم برای کنترل قند خون رو بکنی که خدای نکرده به دیابت بارداری مبتلا نشی و سریع یه نامه نوشت برای متخصص غدد توی همون بیمارستان که همون روز من رو اورژانسی ببینه .
بالاخره بعد از کلی رفت و آمد آقای دکتر آزمایشاتمو دید گفت یه مدت تحت رژیم باشی بهتره و منو به یه کارشناسی تغذیه ارجاع داد.
ایشون هم یه برنامه غذایی داد که کلی خوراکی های خوشمزه رو از توش حذف کردن . اما به خاطر سلامت این پسر دسته گلم هر کاری که لازم باشه انجام می دم. از هفته پیش تا حالا کمابیش تمام دستورات تغذیه ای رو رعایت کردم. و منتظر جواب آزمایش بعدی قند خون هستم که ببینم پایین اومده یا نه. انشاءالله که اومده و پسر من این مسیر 16 هفته باقی مونده رو هم با صحت و سلامت پشت سر میذاره و با قدمهای الهیش زندگیمونو نورانی می کنه.
مامانی امروز تولدمه . مثل همه سالهای دیگه حال خوبی ندارم اما تو تنها نقطه امید و اتصال من به این دنیایی . برام بمون و مرهم تمام دردای این دل خستم باش.
عاشقتم خدای مهربون که هر جا نگاه می کنم فقط همراهی و مهربونیتو می بینم.
عاشقتم پسر قشنگم که با ارزشترین هدیه خدایی.
خدایا شکر.